لایروبی، راه حل علاج بخشی خلیج گرگان نیست
|به گزارش باغ من رئیس پژوهشکده علوم زمین سازمان زمین شناسی با اشاره به ارائه راه حل برای نجات بخشی خلیج گرگان، اظهار داشت: برمبنای مطالعات ما لایروبی راه نجات بخشی این حوضه نیست؛ چونکه با این اقدام تنها نرخ رسوبگذاری در این خلیج افزایش می یابد که این وضعیت به خشکتر شدن آن می انجامد.
به گزارش باغ من به نقل از ایسنا دکتر راضیه لک امروز در جشنواره آب با طرح این سوال که علل کمبود آب به علت تغییر مکانیسم بارش و تغییر اقلیم است یا فعالیتهای انسانی؟، اضافه کرد: سوال مطرح دیگر آن است که مدیریت های ناکارآمد حیطه آب سبب شده که امروزه به بحران های در رابطه با آب همچون خشکسالی ها و فرونشست و سیل و گرمایش های ناگهانی و تغییرات آب و هوایی شده است. بی گمان بخشی از علل این پدیده های ناشی از فعالیتهای انسانی و گرمایش زمین سبب شده که وضعیتی که هزاران سال کره زمین خودش تجربه می کرد و ما بعنوان تغییرات اقلیم از آن یاد می کردیم، امروز زمین با شرایطی روبرو شده است که طی یک تا دو دهه به یک باره تغییرات دمایی و بارش را شاهدیم.
وی افزود: این تغییرات ناگهانی چیزی نیست جز فعالیتهای انسانی و گرمایش زمین که سبب تغییرات در مدت زمان کم طول چند دهه به جای چند هزار ساله شده است و از طرفی کره زمین نیز نمی تواند خویش را با این شرایط ایجاد شده، وفق دهد؛ ازاین رو با یکسری واکنش هایی روبرو شده که لازم است ما رفتارهای مناسبی به این واکنش زمین در ارتباط با گرمایش زمین، داشته باشیم.
لک ضمن اشاره به اخبار گوناگون انتشار یافته از جانب رسانه ها در زمینه تغییر اقلیم در یک دهه اخیر، نمونه آنرا دریاچه ارومیه عنوان نمود و خاطرنشان کرد: نمونه دیگر آن دریاچه مهارلو در نزدیکی شهر شیراز و یکی از ۱۱ تالاب دریاچه فارس است که خشکسالی و کم بارانی موجب خشکی و افزایش گرد و غبار سطح آن شده است.
به نقل از ایشان، مهارلو در حالی امروز خشک شده که روزگاری با قایق از روی آن رفت و آمد می شد، ولی امروز با ماشین از آن عبور می کنند که این شرایط در دو دهه اخیر رخ داده است و این امر برای کره زمین امری غیرعادی به حساب می آید.
رئیس پژوهشکده زمین شناسی سازمان زمین شناسی، تالاب بختگان را نمونه دیگری از بحران محیط زیست نام برد و افزود: این وضعیت حتی درباره تالاب های استان پرباران حاکم است که نمونه آن تالاب انزلی است.
وی ایران را کشور پر آبی ندانست و اظهار داشت: ما برای آنکه تشخیص دهیم که چه مقدار از این تغییرات در اکوسیستم، ناشی از شرایط طبیعی و تغییر اقلیم است و چه مقدار از آن ناشی از سوءمدیریت و رفتار نامناسب با اکوسیستم های مختلف است، لازم است درباره گذشته اکوسیستم های مختلف را بازسازی نماییم تا اثرات آنتروپوژنیک و ژئوژنیک را از یکدیگر تفکیک نماییم. در این راستا سازمان زمین شناسی و پژوهشکده علوم زمین مطالعاتی را در زمینه پیشبینی وضعیت اقلیم آینده و دوره های کم بارش و پربارش شروع کردند و در ضمن آن شرایط گذشته را بازسازی کردیم.
به قول وی این مطالعات در محیط های دریایی چون خلیج فارس، جنوب ایران در دریای عمان، چابهار، اطراف کنارک، دریای کاسپین و همینطور در تالاب هایی چون مهارلو، ارژن، گاوخونی، شادگان و بختگان و در دریاچه های ارومیه، مهارلو و زریوار اجرایی شده است.
لک، ابزار این مطالعات را برداشت مغزه هایی دانست که از محیط های دریاچه ای، تالابی و خلیج برداشت شده است تا دوره های پربارش و کم بارش را مشخص نماییم، اضافه کرد: در دنیا برای به دست آوردن داده های حاصل از مطالعات دیرینه اقلیم از روش های ایزوتوپ اکسیژن و کربن، حلقه های درختی، گرده های گیاهی، فون جانوری، حشرات، استالاگمیت و استالاگتیت و مغزه های یخ استفاده می شود که در این مطالعات تمرکز ما بر مطالعات رسوب شناسی و ژئوشیمیایی بوده است.
رئیس پژوهشکده علوم زمین، تصریح کرد: در دنیا در زمینه مطالعات دیرینه اقلیم مطالعات وسیعی انجام شده است تا از داده های آن برای پیشبینی اقلیم آینده استفاده کنند و این مطالعات در ایران تنها محدود به چند نقطه می شود که شامل دریاچه زریوار، ارومیه و شمال غرب ایران می شود و این در شرایطی است که در ایران باید کارهای بیشتری انجام شود؛ از جانب سازمان زمین شناسی در سال ۱۳۸۰ بر روی دریاچه مهارلو مطالعاتی صورت گرفته است و با مغزه هایی که از این دریاچه دریافت کردیم دانش این مطالعات وارد کشور شده است و پس از آن دریاچه ارومیه در سال ۸۶ در دست مطالعه قرار گرفت.
لک، تشک، بندر عباس و بوشهر و سواحل کنارک و چابهار و پلایای جازموریان و سواحل گمیشان را از دیگر مطالعات دیرینه اقلیم شناسی این سازمان نام برد و خاطرنشان کرد: در مطالعات دیگری که سازمان زمین شناسی مجری آن بود، بانک اطلاعات دیرینه اقلیم ایران را تهیه کردیم. در این بانک کلیه مطالعات انجام شده استخراج و در آن بارگذاری شده است. ولی باید گفته شود که در ایران با این وسعت، این میزان مطالعات کم است و برای آنکه بتوانیم اولویت های مطالعاتی در زمینه تغییر اقلیم را استخراج نماییم، مطالعات دیگری را اجرایی کردیم.
وی به بیان ۳ فاز مورد تایید دانشمندان در مورد شرایط آب و هوایی هولوسن که برای تفسیر داده های دیرینه اقلیمی ایران مبنا قرار گرفت، پرداخت و در اینباره توضیح داد: پیش از هولوسن، یانگر دریاس از ۱۲۸۰۰ تا ۱۱ هزار و ۵۰۰ سال قبل یعنی عصری شبیه عصر یخبندان بوده که در این دوره ۳ فاز تعریف شده است. فاز اول از ۱۱ هزار و ۵۰۰ تا ۹ هزار سال قبل، فاز دوم از ۹ هزار سال قبل تا ۶ هزار سال قبل و فاز سوم از ۶ هزار سال قبل تا انقلاب صنعتی را شامل می شود و باید همه این فازها در مطالعات دیرینه اقلیم مورد بررسی قرار گیرند.
لک افزود: مورد دیگری که در بانک اطلاعات دیرینه اقلیم ایران تهیه شد، از پالئوستوسن، ارلی هولوسن و زمان حال را برای مناطق مختلف ایران از زاگراس شمال غرب، نئور و زریوار، زاگرس میانی (هشیلان)، میرآباد، جنوب و جنوب غرب ایران و مهارلو، مدل سازی کردیم که بدانیم در چه دوره هایی خشک بوده و در چه زمان هایی بارش داشته و منابع رطوبتی از چه مناطقی وارد ایران می شده است.
وی با اشاره به اینکه اطلاعات این مدل سازی بر مبنای مقالات انتشار یافته، استخراج شد، افزود: بر مبنای داده های این بررسی، اولویتی تهیه شد که اگر محقق خواست در زمینه دیرینه اقلیم مطالعه کند، بداند که اولویت این مطالعات در کدام مناطق است.
به قول این محقق زمین شناس، در شمال شرق ایران اطلاعات بسیار کمی وجود دارد و اولویت بعدی بخش های کویری و میانی ایران است.
مطالعه بر روی خلیج گرگان
رئیس پژوهشکده زمین شناسی به وضعیت خلیج گرگان اشاره نمود و اظهار داشت: نوسانات دریای کاسپین را همه می دانند. هر بار که دریای خزر به طرف ساحل حرکت می کند، همه نگران هستند که یکسری از تاسیسات ساحلی زیر آب برود و هر زمان که آب عقب گرد دارد، نگران هستیم که بنادر از آب خارج و یا تالاب ها خشک می شوند.
وی افزود: حقیقت آن است که کاسپین یک دریاچه است و نمی دانیم که این دریاچه چه بازی هایی را در قبل تغییر اقلیم دارد. این موردی است که باید بر روی آن مطالعه شود.
لک افزود: مساحت خلیج گرگان ۲۰۷ کیلومتر مربع کاسته شده و به ۳۲۵ کیلومتر مربع می رسد و در این شرایط کانال “خوزینی” به صورت کامل بسته می شود و کانال اصلی خلیج گرگان به دریای خزر حدودا بسته می شود و تنها مسیر بسیار باریکی از ارتباط را با دریای خزر برقرار خواهد نمود.
این محقق یکی از چالش های این خلیج را مسدود شدن یکی از کانال های ارتباطی آن با خزر عنوان و تصریح کرد: این خلیج و شبه جزیره میانکاله دو راه ارتباطی با دریای خزر دارند که شامل کانال “چپقلی” و “آشوراده” است که بتازگی درگیر مشکلاتی شده اند.
وی ضمن اشاره به مشکلات اخیر خلیج گرگان، اظهار داشت: عمق این خلیج خیلی کم شده، ضمن آنکه کانال های ارتباط آن با خزر کوچک شده و امکان تبادل آب از راه یک کانال بسیار کوچکی صورت می گیرد.
لک، افزایش نرخ رسوبگذاری، کاهش دبی آب ورودی به رودها به علت راه اندازی سد در بالادست رودها و افزایش جمعیت را از دیگر چالش های این خلیج نام برد و خاطرنشان کرد: علاوه بر آن سواحل جنوب و جنوب شرقی کاسپین تا حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ متر از دیگر چالش های این خلیج است و سواحل خاوری دریای کاسپین درحال پسروی است و این مورد موجب پیشروی ساحل و اسکله بندر ترکمن به سمت دریا شده است.
رئیس پژوهشکده زمین شناسی ضمن اشاره به ارائه پیشنهادی برای لایروبی خلیج گرگان برای غلبه بر چالش های آن، توضیح داد: در این پیشنهاد آمده که با لایروبی کانال “خوزینی و آشوراده”، ارتباط خلیج و دریای کاسپین را افزاش دهیم. ولی از نظر ما تصور می شود که این راهکار می تواند مشکلات جدیدتری را برای این منطقه ایجاد کند؛ چونکه هم اکنون تبادل میان آب دریای کاسپین و خلیج گرگان از آبراهه بسیار باریکی که باقیمانده است، صورت می گیرد.
وی با تکیه بر این که امکان ندارد که آب کاسپین افزایش یابد و آب خلیج گرگان افزایش نیابد، افزود: ازاین رو مشکل این خلیج با لایروبی برطرف نخواهد شد و این گونه نیست که با لایروبی آب خلیج گرگان افزایش یابد، ولی امکان دارد وضعیت دیگری حاکم شود که کمتر به آن توجه شده است.
وی افزود: عمده جریانات کاسپین به سمت خلیج گرگان است و این جریانات، رسوب را از کانال ها وارد خلیج گرگان می کند، ولی جریان از سمت خلیج به سمت خزر، خیلی کم و کم انرژی است، چون خلیج گرگان یک محیط آبی آرام است؛ از این اگر این جریانات بخواهد رسوبات را از خلیج خارج کند، حدودا جزو محالات است و افزایش دهانه کانال های ارتباطی میان این دو حوضه آبی از راه لایروبی سبب خواهد شد که رسوبات بیشتری از راه جریانات آبی وارد خلیج شود و بنابراین سرعت خشکی و رسوب گذاری در این خلیج افزایش می یابد.
لک، مشکل اصلی این خلیج را در سرعت رسوب گذاری آن دانست و خاطرنشان کرد: سرعت رسوبگذاری در این خلیج ۱۰ برابر کاسپین است و دریای کاسپین نیز جزو دریاهایی با نرخ رسوبگذاری بالا نسبت به دریاهای آزاد است و بر این اساس احتمال می رود که با لایروبی خلیج گرگان، سرعت رسوب زایی بالاتر برود.
چالش های ارومیه که نادیده گرفته شد
رئیس پژوهشکده زمین شناسی ضمن اشاره به مطالعات انجام شده بر روی دریاچه ارومیه، اظهار داشت: در سال های ۸۶ و ۸۷ ما اعلام کردیم تغییر اقلیم نمی تواند تا این اندازه در کاهش سطح آب دریاچه ارومیه موثر باشد، ولی این نظریه با مخالفت شدید مواجه گردید و زمان های طلایی را به علت همین مقاومت ها از دست دادیم، چون همه شرایط دریاچه ارومیه به تغییر اقلیم نسبت داده شد؛ ولی ما از راه مغزه گیری هایی، یکسری داده های علمی را تهیه کردیم.
لک خاطرنشان کرد: ما با این مطالعات سند علمی درباره دریاچه ارومیه تهیه کردیم که حدودا مورد پذیرش همگان قرار گرفت، چون این مطالعات، بررسی رسوبات دریاچه تا حدود ۱۳ هزار سال قبل را در بر می گرفت و نشان داد که این دریاچه حتی در زمان هایی که اقلیم گرمتر از شرایط فعلی داشتیم، وضعیت دریاچه ای داشته است.
وی با اشاره به اینکه در آن زمان این دریاچه ۴ درجه گرمتر از شرایط فعلی را تحمل کرده است، اظهار نمود: زمان خشک شدن دریاچه ارومیه در ارتباط با هولوسن آغازین می شود و بسیار از دریاچه های جهان خشک شدند. این سند علمی باعث شد که ما در مجامع علمی اثبات نماییم که به داد دریاچه ارومیه برسیم و این ناکارآمدی مدیریت منابع آب است که سبب شده که وضعیت این دریاچه به این وضعیت برسد.
وی پیشنهاد کرد: با عنایت به اهمیت مطالعات دیرینه اقلیم در کشور برای مدیریت و برنامه ریزی اکوسیستم های مختلف در آینده، پیشنهاد می شود پروپوزال های کلان و مالتی دیسیپلین برای تعیین روند خشکسالی ها و ترسالی تدوین و با هم افزایی داخلی و خارج کشور، یک بانک اطلاعات کامل و جامعی تهیه شود و ملاک عمل قرار گیرد.
منبع: باغ من