توضیح در مورد یک جوابیه؛ تهدید رسانه و خبرنگار در لوای جوابیه سازمان حفاظت محیط زیست
|به گزارش باغ من سازمان محیط زیست در جوابیه ای به یک گزارش انتقادی مهر نسبت به عمل کرد این سازمان، بدون اینکه به انتقادات مطرح شده در گزارش پاسخ روشنی بدهد به تهدید خبرنگار در این جوابیه اقدام نمود.
به گزارش باغ من به نقل از مهر، سازمان حفاظت محیط زیست در جوابیه ای که برای گزارش خبرگزاری مهر با عنوان «خشاب آخر کلانتری برای حیات وحش / رئیس دهم با محیط زیست چه کرد؟» ارسال کرده این گزارش را شامل «انتقادات بی اساس، غیر منصفانه و تکراری» دانست بدون اینکه در ۱۶۰۰ کلمه متن جوابیه به یکی از شبهه های مطرح شده در گزارش پاسخ روشنی داده یا آنرا رد کرده باشد! نگارنده این جوابیه همینطور یک غلط املایی سهوی در بین تیتر مقاله را دستمایه ایراد افترا «توهین و افترا» دانسته و به بهانه آن در حدود یک صفحه به تهدید خبرنگار و رسانه بعنوان رکن اطلاع رسانی و شفافیت پرداخته در حالیکه با اندکی توجه تنها به تیتر اصلی گزارش که کلمه مد نظر در آن کامل و درست نوشته شده می توانست به سهوی و غلط تایپی بودن این اتفاق پی ببرد. متن کامل این جوابیه که خوانندگان را از توضیحات خبرگزاری مهر برای قضاوت نهایی بی نیاز کرده به شرح زیر است: موارد زیر، در پاسخ به انتقادات بی اساس، غیر منصفانه و تکراری خبرگزاری مهر در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۹۹ با شماره خبر ۴۸۹۷۱۶۷ و تیتر «خشاب آخر کلانتری برای حیات وحش / رئیس دهم با محیط زیست چه کرد؟»، علیرغم تمامی تلاشهای انجام شده این سازمان، برای همکاری مسالمت آمیز و انتشار گزارش های علمی، کماکان بر طبل کینه پراکنی های غیر علمی و کتمان حقایق می کوبد. بر کسی پوشیده نیست که موضوعات مختلف محیط زیستی، جولانگاه معدودی از منفعت طلبان بوده است که خویش را متخصص تمامی حوزه ها می دانند و به روش های مختلف، همچون همکاری تعداد اندکی از فعالان رسانه ای، در تلاش اند تا منافع به خطر افتاده و از دست رفته شأن را باردیگر باز گردانند. مدیریت فعلی سازمان، به مسائل مختلف، نگاهی کارشناسانه دارد و با بهره مندی از متخصصان متعهد در دانشگاه و بدنه سازمان به بهانه های غیر کارشناسان اهمیتی نمی دهد. از طرفی، رعایت انصاف در هر امری دستور اسلام عزیز است و در فعالیت رسانه ای هم همچون اصول حرفه ای به شمار می آید. بر این مبنا، در رسانه متعلق به «سازمان تبلیغات اسلامی»، حداقل توقع آن است که اصول حرفه ای کار رسانه ای رعایت شود و پسندیده است که این رسانه در خدمت منافع و اغراض برخی افراد سود جو وفرصت طلب قرار نگرفته، اصول و چارچوب های اسلامی در تنظیم مطالب لحاظ شود و چنین رسانه ای از عقده گشایی های صنفی و گروهی به دور باشد، چون که کلمه شریف «اسلام»، زینت بخش نام آن خبرگزاری است. اگر بناست خوشبینانه به متن این گزارش بنگریم، متأسفانه یا خوشبختانه حتی یک نکته مثبت از عملکرد سازمان محیط زیست هم در آن نمی یابیم و این خود، محل تأمل فراوان است که چگونه رسانه ای متعلق به سازمان تبلیغات اسلامی، حتی یک نکته مثبت هم در عملکرد سازمان حفاظت محیط زیست، بعنوان تنها نهاد رسمی متولی حفظ محیط زیست در نظام جمهوری اسلامی مشاهده نمی نماید. با تمام این بی مهری ها و بی انصافی ها، سازمان حفاظت محیط زیست، توضیحاتی در مورد این مطلب عنوان می دارد که می تواند به آگاهی مخاطبان ارجمند، مدد رساند. در مورد قسمت نخست گزارش با تیتر «نماد محیط زیست ایران، سیبل نشانه گیری کلانتری»، اطلاع رسانی فنی و دقیق در مورد مبحث انتقال یوزپلنگ های مستقر در پارک پردیسان به سمنان، از جانب روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست در پورتال و صفحات اطلاع رسانی سازمان انتشار یافته که به پیوست است.
در قسمت دوم مطلب مذکور با تیتر «ده ها هزار پرنده مردند و کسی نفهمید چرا» باید اظهار داشت که مرجع تشخیص بیماری های حیوانات در کشور و اعلام آن سازمان دامپزشکی است. سازمان، محیط زیست هم اطلاعیه فنی و رسمی در این خصوص صادر و عنوان داشت که سازمان دامپزشکی کشور، سم بوتولیسم را علت اصلی این مرگ و میر عنوان کرده است. بوتولیسم بیماری فلج کننده و نادری است که به وسیله سم حاصل از باکتری کلستریدیوم بوتولینوم ایجاد می شود. کلستریدیوم بوتولیسم یک باکتری بی هوازی است که در گیاهان فاسد و مواد حیوانی تکثیر می شود و اغلب در دریاچه ها و در دوره های کمبود اکسیژن و کیفیت پایین آب رخ می دهد. کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست، کاهش میزان ورودی آب به تالاب نسبت به ماه های سرد سال و گرم شدن هوا را از عوامل مهم دخیل در بروز این بیماری عنوان کردند که سبب راکد ماندن آب و بروز این بیماری شد. در مورد قسمت سوم گزارش با تیتر «پنج گورخر مردند، باقی گورخرها گریختند» باید اظهار داشت: این سازمان برای ساماندهی سایت های تکثیر گونه های شاخص حیات وحش با هدف معرفی مجدد به زیستگاه ها، برای زنده گیری و انتقال ۱۰ رأس گورخر از سایت توران به پارک ملی کویر مرکزی با هماهنگی محیط زیست سمنان برنامه ریزی کرده بود. یاد آور می شود این انتقال و رهاسازی با هماهنگی معاون سابق محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست صورت گرفته، انتقال گورخرها با محوریت اداره کل محیط زیست استان سمنان و همکاری دامپزشک انجام شد. ملاحظات بهداشتی و محیط زیستی در مبدا سایت توران و در مقصد (قرنطینه پارک ملی کویر) توسط اداره کل دامپزشکی استان سمنان با همکاری محیط زیست استان سمنان و نظارت معاونت طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست انجام شده بود. البته دلیل اصلی برای این اتفاق ناگوار، قصور و اشتباه پرسنل در این امر خطیر بود که با تمامی افراد درگیر در ماجرا، از صدر تا ذیل، برخورد تنبیهی صورت گرفت. در قسمت چهارم گزارش با تیتر «وقتی شکارچیان بعنوان متولی حیات وحش کشور می شوند» اشاره مستقیم به انتصاب آقای دکتر نمکی، وزیر محترم وزارت بهداشت و درمان شده که پیش از وزارت، مشاور رئیس سازمان در امور مبحث حیات وحش و محیط زیست طبیعی بودند، این سمت به علت علاقه و تجربه ایشان، بعنوان یک صاحبنظر، در شناسایی محیط زیست طبیعی کشور بوده است. علاوه بر این همینطور در مبحث بحث صدور پروانه های شکار پرنده در استان تهران، پروانه های شکار صادر شده فقط برای مناطق آزاد استان تهران و برخی گونه های خشک زی و آبزی بوده و در مناطق چهارگانه حفاظت شده استان تهران، ممنوعیت شکار باقی است. یگان حفاظت محیط زیست استان تهران همانند دیگر استان ها در ایام پنجشنبه و جمعه به محل های شکار رجوع و چنانچه تخلفی دیده شود با آن برخورد می کنند، که در این میان عده ای سودجو بوسیله نیروهای یگان دستگیر و به مراجع قضائی تحویل شده اند. قاعدتاً تعداد اسلحه های مجاز در استان تهران، که بدون مجوز و نظارت این سازمان در اختیار افراد مختلف قرار دارد، با عنایت به جمعیت این استان زیاد است و محیط زیست باید پاسخگوی این جمعیت باشد. در قسمت پنجم گزارش، با تیتر «گلوله های سیاه، برای زیستگاه های جنوب» درمورد مبحث مالچ پاشی به منظور تنویر افکار عمومی و اطلاع دوست داران طبیعت و محیط زیست مطالب ذیل به اطلاع می رسد: الف – عملیات مالچ پاشی در شهرستان دشت آزادگان، محدوده بیت کوصر، بوسیله اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری (زیرمجموعه وزارت جهاد کشاورزی) در حال انجام می باشد و اداره کل محیط زیست خوزستان هیچ گونه نقش عملیاتی ندارد. ولی حسب وظیفه نظارتی از انجام هرگونه مالچ پاشی در اراضی مرتعی و بوته ای با پوشش بیشتر از ۵ درصد جلوگیری شده و هیچ گونه تخریبی در اراضی مذکور صورت نگرفته است. ب- اراضی ۸۰۰ هکتاری یاد شده، فاقد هرگونه پوشش مرتعی است و هیچ گونه تعارضی با تعلیف دام های منطقه ندارد. ج- مالچ پاشی در استان خوزستان و ۸ استان دیگر کشور بر مبنای مصوبات قانون بودجه سال ۱۳۹۸ مجلس شورای اسلامی و مطالعات سازمان جنگل ها و مراتع کشور، درمورد شناسایی محدوده ماسه ای با اولویت تثبیت با مالچ پاشی و بوته کاری در حال انجام می باشد. د) جنگل های غرب کارون از قبیل الباجی، ام الدبس، گمبوعه، تیپ ۳ و … با پوشش درختی نسبتاً متراکم و پوشش بوته ای و مرتعی قابل توجه همگی بعد از عملیات مالچ پاشی طی دهه ها و سال های گذشته بوجود آمده است. این جنگل ها علاوه بر تثبیت و پیشگیری از حرکت و خیزش ماسه زارها، نقش قابل توجهی در تلطیف هوا و ایجاد مکان های مناسب تفریحی و در خیلی از موارد، تعلیف حیوانات اهلی و دام ساکنان روستاهای اطراف و همینطور حیات وحش منطقه داشته است. ه) درمورد تلف شدن حیوانات بومی منطقه خاطر نشان می شود که تابحال درمورد مرگ و میر حیوانات اهلی دامداران در اثر مالچ پاشی هیچ گونه گزارش یا ادعایی نشده است. درمورد حیات وحش، سازمان حفاظت محیط زیست با حساسیت خاص نسبت به پیشگیری از صدمه به حیات وحش و پایش و کنترل منطقه در زمان اجرای پروژه ایفای نقش می کند و خوشبختانه تابحال گزارش مرگ و میر قابل بررسی وجود نداشته است (به استثنای دو مورد تلف شدن خزندگان کوچک). عکس ها و تصاویر انتشار یافته اخیر در بعضی صفحات سایبری، در خصوص تلف شدن روباه و خرگوش هم مربوط به مبحث مالچ پاشی نبوده است. البته اجرای هر پروژه ای می تواند آثار منفی اندکی هم داشته باشد، لیکن نظر کارشناسان آن است که توجه به آثار مثبت بلندمدت مد نظر قرار گیرد. در انتها گزارش، با این تیتر که «خشاب آخر کلانتر، سهم کدام گونه می شود؟» نویسنده متن مذکور، بی احترامی را از حد گذرانده، ضمن توهین به معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در خطاب کردن بعنوان کلانتر، مصداق بارز تهمت و افترا را بیان کرده، اعلام می دارد که در خشاب آخر کلانتری چه حیوانی منقرض خواهد شد. این در شرایطی است که ریاست سازمان حفاظت محیط زیست بارها و بارها در مصاحبه و سخنرانی ها اعلام نموده که بدون نظر کارشناسان و صاحبنظران محیط زیست برای اهداف سازمانی به تنهایی اقدامی نخواهد کرد و گامی نخواهد برداشت. اما این مورد که عرصه های مختلف موضوعات محیط زیست و بخصوص حیات وحش، سال ها جولانگاه منفعت طلبان و سود جویان ویژه بوده و به شیوه های مختلف، همکاری و همراهی مستقیم بعضی از مدعیان شناخته شده این حوزه را به خود جذب کرده اند، موضوعی نیست که بر ما و کارشناسان منصف و بیطرف محیط زیست پوشیده باشد. علاوه برآنکه، مدیریت فعلی سازمان هم در مقابل فشارهای مختلف این عده که جوسازی های رسانه ای هم قسمتی از آن است، تمکین نمی کند و این مورد هم بر کسی پوشیده نیست. در پایان، امیدواریم که با مد نظر قرار دادن سفارش های دلسوزانه رهبر معظم انقلاب، در حوزه حفظ محیط زیست کشور و تمکین به دیدگاه های کارشناسی، شاهد برداشتن گام هایی مثبت و اساسی به منظور توسعه پایدار ایران اسلامی باشیم. از مدیر مسئول و سردبیر محترم آن رسانه هم انتظار می رود که نظارت افزون تری بر مطالب و اخبار انتشار یافته داشته باشند تا مطالب انتشار یافته بر مبانی اسلامی، اخلاق و دیدگاه های علمی و کارشناسی استوار باشد.