گزارش مهر از تالاب جنجالی؛ سیلاب هم هور العظیم را سیراب نکرد، تشنه لبی ماهی ها در حسرت آب
|باغ من: سیلاب هم برای سیراب شدن تالاب هورالعظیم سرابی بیش نبود و آن همه آبی که به سمت خوزستان سرازیر شد، هور را سیراب نکرد تا هور همچنان در حسرت حقابه، چشم انتظار باقی بماند.
خبرگزاری مهر، گروه استان ها- شیرین سالمی: قصه «هورالعظیم»، قصه جان گداز لب تشنه و آب است؛ «هور» خسته از چشم انتظاری باران و آب، سال ها چشم به آسمان دوخته بود تا بلکه با نشستن آبی بر لبان تشنه اش عطش آن فرو بنشیند اما این ها همه خواب بود و سراب….
هورالعظیم بعد از ۲۰ سال خشک سالی و تشنگی با ورود به ترسالی بگفته کارشناسان و متخصصان مدیریت منابع آبی و وقوع بارندگی شدید و سیلاب فروردین ماه امسال انتظار می رفت به سکانس پایانی رسیده باشد و هور سیراب شود. هرچند با بارش شدید باران، وقوع سیلاب و باز کردن دریچه سد کرخه و رهاسازی آب، لب های تشنه هور تر شد و تشنگی اش فرونشست اما انگار این آب دریا بود که هرچه هور از آن می نوشید بازهم تشنه تر می شد.
هور زبان بسته باردیگر اسیر تشنگی شد، لب هایش از شدت تشنگی ترک برداشته و فریاد العطش سر می دهد. هور دل گرفته و خسته از بی کسی ها غصه دار است و دم برنمی آورد. قصه تشنگی این روزهای هور را هورنشینان بهتر از هر کسی روایت می کنند همانند «پیرمرد هور». پیرمرد با دست های پینه بسته و چهره آفتاب سوخته در کنار نیزارها نشسته و به دوردست خیره شده است.
اهالی روستا او را «حاج قاسم» صدا می زنند. با صدایی گرفته می گوید: این هور آن هور نیست، اصلاً آب که نباشد هور هم هور نیست. او که سال هاست اینجا زندگی می کند فکر می کرد که بارش باران و پر آب شدن هور سفره او را هم رنگین می کند اما دفتر باران و سیلاب که بسته شد، سفره حاج قاسم، فرحان و یوسف جمع شد.
وضعیت گاومیش هادل پری از تشنگی هور دارد و می گوید: از کجا بگویم دخترم، نمی دانم گاومیش ها را کجا ببرم. چطور ماهی گیری کنم. دیگر ماهی هم نمانده است.
این ها را که گفت «آه» بلندی از ته دل کشید و پک عمیقی به سیگارش زد، آهی که با ناله سودا کند. حال فرحان هم مثل حاج قاسم است. فرحان به فکر رفتن افتاده است و در عمق صدایش غصه ها جا خوش کرده اند.
دستش را به نقطه ای نشانه می رود و با صدای خسته می گوید: هور برای ما مثل مادر است، وقتی هور آب نداشته باشد ماهی هم نیست که صید نماییم. تازه گاومیش ها را هم می خواهم بفروشم و بروم پیش پسر و دخترم.
باران که آمد و سیلاب زد با خودم گفتم خشک سالی تمام شده و دیگر می توانم با ماهیگیری بدهی هایم را بدهم اما انگار «هور» را چشم زدم فرحان با دست های گره کرده در پشت به دوردست نگاه می کند، آنجا که جز مشتی نیزار و خاک خشک چیزی نیست و می گوید: باران که آمد و سیلاب زد با خودم گفتم خشک سالی تمام شده و دیگر می توانم با ماهیگیری بدهی هایم را بدهم اما انگار «هور» را چشم زدم.
با ریش تراشیده، چفیه سفید که حالا قسمتی از صورتش را پوشانده، عرق صورتش را خشک می کند، با آن دشداشه سفید بلندش روی موتورش تکیه می دهد و دست هایش را به علامت دعا بالا می برد. هوای گرم و داغ و لب تشنه و خشکیده و گلوی خشک شده من با شربتی خنک تازه می شود، انگار روحی در من دمیده شده، کاش لب های هور هم به آب برسد.
صدای گاومیش ها درآمده، کم کم سروکله آنها پیدا می شود با آن هیکل های بزرگ و سیاه و شاخ های دراز و چشم های درشت بیرون زده از حدقه، نگاهم به نگاه آنها گره می خورد، ترس برم داشته، زود خودم را جمع وجور می کنم. یکی از گاومیش ها سرش را رو به آسمان کرده، انگار فریاد تشنگی او هم به آسمان رفته، با اشاره دست فرحان و صدای سگ گله، گاومیش ها به سمت نیمچه آب موجود در هور تغییر مسیر می دهند.
فرحان سوار موتور که شد نگاهی به پشت سرش کرد و اظهار داشت: دخترم به مسئولان بگو فکری به حال ما کنند. به خدا زن و بچه داریم و با روشن شدن موتور در گردوغبار محو می شود.
آن طرف تر یوسف با عصایی در دست چپ به سراغم می آید، از قدیمی های روستاست با ۸۹ سال سن هنوز در مقابل سختی ها ایستاده است، سختی ها کمرش را خم نکرده است.
یوسف وقتی سوژه را می فهمد با صدایی بلند می گوید: «هور همه زندگی و داروندار ماست، هور خشک باشد همه ما مریضیم». روی تکه سنگی می نشیند و می گوید: پسرانم برای امرارمعاش رفتند اهواز. آنها مثل من تحمل سختی را نداشتند. ولی من نمی توانم اینجا را ترک کنم. من همین جا به دنیا آمدم و همین جا هم سرم را روی زمین می گذارم.
روزگار اثرش را با چین وچروک های روی پوست صورت یوسف حک کرده است. دست هایی پینه بسته که هم نشین داس و مزرعه بوده اند. سیلاب که آمد خانه و زندگی اش را آب برد تا همین چند ماه پیش یک چشمش خون بود و یک چشمش اشک. همه محصولاتش را سیلاب ناجوانمردانه با خود به یغما برد. حالا اما آبی هم نیست که بخواهد با آن کشت کند.
«هور» قصه عجیبی دارد، چیزی شبیه معما؛ شاید هم خیلی سخت نباشد حل کردن معمای هور، حقابه اش را بدهند چیز دیگری نمی خواهد. قصه پر غصه هور وقتی شروع شد که پای نفت به آن باز شد، هور را به قیمت کشف نفت و حفاری و کندن زمین خشکاندند.
نیمی از هور بدون آبعضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور در گفتگو با خبرنگار مهر درباب شرایط تالاب هورالعظیم می گوید: حالا بیشتر از نیمی از هورالعظیم آب ندارد و بخشی که دارای آب است نیز از عمق بسیار پایینی برخوردار می باشد. محمد درویش با اشاره به اینکه در گذشته «هور» بیشتر از هشت متر عمق داشته است، می افزاید: این ارتفاع سبب شد تا حوضچه های چهارم، پنجم و مناطق هم جوار پر آب شود. وی تصریح می کند: ما باید ظرفیت گرمای ویژه را در منطقه افزایش دهیم تا سبب پایداری آب در این بخش و در نهایت رشد نیزار، حضور ماهی ها برای تولید و رشد در آب شیرین و تخم گذاری پرندگان برای جبران ضررهای ناشی از صیادی شود.
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور یادآور می شود: تا پیش از آغاز دهه ۶۰ بالغ بر یک میلیون هکتار مساحت کل هورالعظیم بود که ۶۰۰ هزار هکتار آن در داخل عراق و ۴۰۰ هزار هکتار آن نیز در داخل ایران بوده است.
درویش می افزاید: متأسفانه در ایران با شروع جنگ تحمیلی هشت ساله، دولت عراق اولین ضربه را با کشیدن نهر پنجم به نام نهر صدام به بهانه توسعه زمین های کشاورزی در بالادست بصره زد و نگذاشت آب دجله وارد هورالعظیم شود.
وی بیان می کند: از طرف دیگر تا سال ۷۵ که سد کرخه هنوز افتتاح نشده بود آب رودخانه کرخه تنها مجرایی بود که سبب شده بود تا هورالعظیم بتواند نفس بکشد و آب داشته باشد اما متأسفانه پس از راه اندازی سد کرخه آن مجرا نیز از بین رفت و عملاً دیگر نه از سمت عراق و نه از سمت ایران هیچ حقآبه ثانوی به هور وجود نداشت.
کاهش مساحت
درویش اضافه می کند: یکی دیگر از اشتباهاتی که در ایران برای هورالعظیم صورت گرفت کاهش مساحت هور از ۴۰۰ هزار هکتار به ۱۲۰ هزار هکتار بود و دوم نیز قسمت بندی آن به پنج حوضه بود که عملاً حق حیات طبیعی تالاب از بین رفت.
وی تصریح می کند: پس از آغاز فعالیت میدان های نفتی آزادگان در قرار دادی که با شرکت چینی بسته شد، برای ارزان تر کردن پروسه اکتشاف، محیطی که فکر کردند برای فعالیت های نفتی مناسب می باشد را خشک کردند.
درویش می گوید: در سمت عراقی هورالعظیم نیز همین صورت گرفت و بخش میدان های نفتی را کاملاً خشک کردند و اجازه ندادند حتی یک قطره آب وارد آن بخش شود.
وی ادامه می دهد: دولت ترکیه، سوریه و همین طور عراق در بالادست هورالعظیم در این مدت طرح های مختلفی اجرا کردند و عملاً دیگر آبی هم وجود نداشت که به پایین دست عراق برسد و بتواند حق آبه هورالعظیم را تأمین کند.
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور می گوید: وضعیت بارندگی امسال یک فرصت استثنایی بود که هرچند سال یک دفعه اتفاق می افتد اما چون ایران تأسیسات زیاد نفتی و همین طور دریاچه پرورش ماهی در آنجا دارد در امتداد کاهش خسارت به این دو بخش از بالادست پیش از حوضچه اول دیوار مرزی را تخریب کردند تا آب قبل از ورود به هورالعظیم وارد بخش عراق و طی فرصت نسبتاً طولانی از سمت غرب منطقه نفتی عراق وارد شط العرب و اروندرود شود.
وی بیان می کند: متأسفانه ما با این کار فرصت تاریخی را از دست دادیم و همان میزان آب اندکی که به علت اعتراض فعالان محیط زیست بین حوضچه دوم و سوم یک تونل شکافته شد و مقداری آب وارد حوضچه سوم، چهار و پنجم شد به علت عمق کم آب تبخیر شد و گردوخاک و نمکش باقی ماند که سبب مشکلات بیشتری شد.
تا زمانی که مردم خوزستان و مسئولان به این آگاهی نرسند که پایداری کیفیت زندگی آنها بستگی به تأمین حق آبه پایدار برای هورالعظیم دارد و تا زمانی که حفاری نفتی، توسعه کشت برنج و دریاچه های پرورش ماهی برایشان مهم تر از حق آبه هورالعظیم باشد بهبودی در این زمینه شاهد نخواهیم بود درویش تصریح می کند: تا زمانی که مردم خوزستان و مسئولان به این آگاهی نرسند که پایداری کیفیت زندگی آنها بستگی به تأمین حق آبه پایدار برای هورالعظیم دارد و تا زمانی که حفاری نفتی، توسعه کشت برنج و دریاچه های پرورش ماهی برایشان مهم تر از حق آبه هورالعظیم باشد بهبودی در این زمینه شاهد نخواهیم بود.
مدیرکل سابق دفتر مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست می گوید: سازمان حفاظت از محیط زیست متأسفانه در بحث مدیریت تالاب خیلی کم کاری کرد و باید خیلی زودتر متوجه اهمیت و ارزش این تالاب باارزش می شد که این اتفاق رخ نداد.
وی می افزاید: حتی برای ثبت بین المللی تالاب تا زمانی که طرف عراقی برای این مساله تلاش نکرده بود و بعنوان میراث طبیعی هور را ثبت نکرده بود مسئولان ما به این مساله وارد نشدند.
درویش بیان می کند: ما حتی در همان ۱۲۰ هزار هکتار باقی مانده از هور هیچ نوع مدیریتی نداشتیم چونکه اگر این مهم محقق می شد اجازه آن همه جاده کشی و زدن دایک های مختلف در آنرا نمی دادند.
عضو کرسی محیط زیست و امنیت ملی شورای عالی امنیت ملی می گوید: حالا در واقع ما دارای پنج حوض بزرگ هستیم که اسمش را هورالعظیم گذاشته ایم درحالی که این تالاب جنازه ای بیشتر نیست.
سو مدیریت و بی تدبیری در منابع آبی و لجاجت برای ندادن حقابه هور از جانب وزارت نیرو و خشکاندن هور به بهای کشف نفت زندگی هزاران خوزستانی را به کام آنها تلخ کرد.
خروج آب به سمت عراق
معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست هم پیش ازاین خواهان مسدود کردن شکاف های ایجادشده در دایک مرزی تالاب هورالعظیم شده بود تا از خروج آب به سمت بخش عراقی هور جلوگیری شود؛ این در شرایطی است که برچیدن جاده ها و دایک مرزی در هورالعظیم از مطالبات فعالان محیط زیست در ماه های اخیر بوده است.
احمدرضا لاهیجان زاده دراین باره به خبرنگار مهر می گوید: دایک مرزی در زمان طغیان رودخانه کرخه در هشت نقطه شکافته شد تا شهرهای رفیع و سوسنگرد به زیر آب نرود.
او می افزاید: حالا با فروکش کردن سیلاب و کاهش عمق بخش ایرانی هورالعظیم، همچنان آب تالاب از این شکاف ها به سمت عراق تخلیه می شود که در صورت ادامه این شرایط با مشکل مواجه می شویم.
معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت از محیط زیست تصریح می کند: در صورت وجود زیرگذرهای کافی در جاده درخلال مخزن شماره یک و دو هورالعظیم، امکان آبگیری کامل تالاب وجود داشت.
لاهیجان زاده می گوید: به علت نبود این زیرگذرها، به ناچار برای پیشگیری از آب گرفتگی شهرهای رفیع و سوسنگرد، دایک مرزی هورالعظیم را در مخزن شماره یک، شکسته شد تا آب به سمت بخش عراقی تالاب برود.
مدیرکل سابق حفاظت محیط زیست خوزستان یادآور می شود: به دنبال طغیان رودخانه های کرخه و دجله، تالاب های بین النهرین در ایران و عراق با وسعت ۱.۷ میلیون هکتار تقریباً بطور کامل آبگیری شده اند.
لاهیجان زاده با اشاره به تصاویر ماهواره ای این تالاب ها ادامه می دهد: این تالاب ها شامل هورالهویزه (بخش ایرانی و عراقی هورالعظیم)، هور مرکزی و هورالحمار است که پس از سال ۱۹۷۵ تابحال چنین تصاویری از آبگیری تالاب های بین النهرین ثبت نشده بود.
وی اضافه می کند: از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۰ صدام حسین با اجرای چند پروژه مهندسی، تالاب های بین النهرین را خشکاند به صورتی که در سال ۲۰۰۲ در حدود ۹۰ درصد این تالاب ها خشک شده بود که آغاز خشکی این تالاب ها هم زمان با آغاز سیلی که صورت گرفت نشان داد که چقدر ما در حق تالاب هورالعظیم جفا کردیم و در واقع این سیل بود که نشان داد صنعت نفت به نحوی سازه های خودرا طراحی نموده که فکر می کرده هیچ گاه در این منطقه آبی جاری نخواهد شد
وی تاکید می کند: هورالعظیم اگر پر از آب باشد، می تواند یک پهنه یک میلیون هکتاری را متأثر کند، همین طور تفاوت دمای شب و روز را در خوزستان کم کند که این فرصتی استثنایی است که باید فعالان محیط زیست از آن آگاه باشند و استفاده کنند.
سوء مدیریت در هور
مدیرکل مدیریت بحران استانداری خوزستان نیز معتقد می باشد سو مدیریت و بی تدبیری کار «هور» را به اینجا رسانده است و هور قربانی سو مدیریت هاست. کیامرث حاجی زاده به خبرنگار مهر می گوید: مشکلات امروز در حوزه محیط زیست ناشی از غفلت ها و سوءتدبیرهای گذشتگان در این حوزه می باشد.
حاجی زاده می افزاید: حوضچه های چهار و پنج تالاب هورالعظیم در سالیان گذشته بر اثر سیاست های غلط برای استخراج نفت خشک شدند.
وی بیان می کند: در دولت فعلی برای آبگیری این دو حوضچه ایستادیم و آبگیری شدند و در سیلاب اخیر نیز ۹۵ درصد تالاب آبگیری شد که پنج درصد باقی مانده نیز به خاطر توپوگرافی زمین بوده است.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری خوزستان ادامه می دهد: مدیریت ارشد استان نگاه تعاملی به همه بخش ها دارد و انتظار ما این است که واقعیت هایی که در این دوره و دولت افتاده را ببینیم هرچند که معتقد هستیم نقص هایی نیز وجود دارد.
استاندار خوزستان نیز چندی قبل در جلسه ستاد مدیریت بحران خرمشهر در جمع خبرنگاران گفته بود که به دنبال تماس با قائم مقام وزیر خارجه درخواست مذاکره با طرف عراقی برای مانع نشدن از ورود سیلاب به خوزستان انجام شد و به دنبال این تماس دو روز گذشته دیداری سیاسی میان طرف ایرانی و عراقی جهت بررسی سوژه انجام شد.
غلامرضا شریعتی در همین زمینه به خبرنگار مهر هم می گوید: موافقت برای باز کردن کانال ۲۱ هور العظیم عراق بعنوان یکی از نتایج این مذاکره دوجانبه است.
وی می افزاید: در آن زمان هم زمان با انجام مذاکرات، تماس تلفنی با بنده برای استعلام از خواسته هایمان برقرار شد که از هیئت مذاکره کننده درخواست شد تا هماهنگی لازم برای باز کردن کانال ۲۱ هورالعظیم صورت گیرد.
استاندار خوزستان بیان می کند: طرف عراقی با این خواسته موافقت نمود و در صورت اجرایی شدن این مصوبه و باز شدن کانال ۲۱، می توان آبی با حجم ۳۰۰ مترمکعب بر ثانیه را به رودخانه دجله هدایت کرد.
شریعتی با اشاره به تر کردن یکی دیگر از کانون های ریزگرد در عراق ادامه می دهد: یک مخزن بزرگ در خاک عراق وجود دارد که یکی از کانون های ریزگرد هم هست و این اواخر مشکلاتی را برای استان خوزستان بوجود آورده بود، در این مذاکره از جانب عراقی درخواست شد تا آب به این مخزن رهاسازی شود و عراق با اجرایی شدن این کار نیز موافقت نمود.
وی بیان می کند: درخواست اینکه طرف عراقی اجازه دهد آب در نهر عدن رهاسازی شود تا از آن طریق به اروندرود بریزد نیز در این نشست عنوان شد که با این درخواست موافقت نشد هرچند میزان آبی که از این طریق منتقل می شد مقدار زیادی نبود و تأثیر چندانی در اوضاع نداشت.
استاندار خوزستان با اشاره به مضرات طرح های انتقال آب می گوید: از دیگر مضرات انتقال آب، افزایش کانون های مولد ریزگردها است.
شریعتی تصریح می کند: ۵۰ درصد مراتع استان به علت کاهش آب خشک شدند و حدود ۳۵ درصد مزارع استان و ۱۲ تا ۱۴ درصد تالاب ها خشک شد که موجب بروز ریزگردها در خوزستان شد.
وی ادامه می دهد: موضوعی که حتی استخراج نفت را هم تحت تأثیر خود قرار می دهد و برای کشور مشکل ایجاد می کند، آثار مخرب انتقال آب ملی است و تنها به خوزستان ختم نمی گردد.
فعالان زیست محیطی خوزستان از منتقدان اصلی خشک شدن هور بوده و هستند که همواره درباره آثار مخرب خشک شدن هور هشدارهای لازم را داده اند، شاید اگر به حرف ها و سفارش های آنها گوش داده می شد امروز این مشکلات کمتر بود یا اصلاً وجود خارجی نداشت.
ناصر عبیات از فعالان زیست محیطی خوزستان درباره خشکی هور به خبرنگار مهر می گوید: این منطقه به سیل خروشان کرخه مشهور است و پیش ازاین مردم خود این سیل را مدیریت می کردند.
وی می افزاید: در سیل ابتدای سال کشاورزان همه داروندار خودرا از دست دادند.
عدم بازگشت روستاییان
عبیات عنوان می کند: حالا هیچ روستایی به محل سکونت خود در حاشیه هور بازنگشته است. همه این صحبت ها صحبت های سیاسی و تبلیغاتی است.
این فعال زیست محیطی خوزستان ادامه می دهد: رودخانه دارای حق آبه است و وقتی رودخانه های ورودی کرخه خشک باشد، وضعیت هورالعظیم نیز نباید خوب باشد.
وی بیان می کند: حالا به علت باز بودن دایک مرزی تمام آب به سمت عراق می رود.
وی می گوید: با عنایت به شیب ساختگی پنج حوضچه از ۵ به ۴ برعکس است و گلوگاه هورالعظیم حوضچه شماره یک متأسفانه دایکش باز است و در رسانه ها گفته می شود در کوشش برای بستن آن هستند.
وی با اشاره به اینکه متأسفانه حالا آبزیان در هور به علت شور بودن آب و عمق کم در حال قتل عام شدن است، تصریح می کند: دامداران خصوصاً آن هایی که گاومیش دارند، در شرایط سختی زندگی می کنند.
خشک شدن بخش زیادی از هور عرصه را به کشاورزان هم تنگ کرده و آنها را برای ادامه زندگی و کار گرفتار تردید جدی کرده است.
مرتضی حمادی از کشاورزان ساکن یکی از روستاهای نزدیک هور است که دل خوشی از خشکی هور ندارد. او عاشق هور است. وی به خبرنگار مهر می گوید: ما در اطراف یکی از روستاهای اطراف هور زندگی می نماییم و محل اصلی ارتزاق ما بوسیله گرفتن ماهی از هورالعظیم تأمین می شود.
این کشاورز همسایه هور بیان می کند: بعضی از اهالی این روستا دامدار هستند و گاومیش نگهداری می کنند، حیات گاومیش به آب بستگی دارد و کاهش آب هور سبب سختی دامداران نیز شده است.
حمادی ادامه می دهد: بعد از سیل اخیر هور پر آب شد و فکر می کردیم در بخش های مختلف مانند گذشته رونق ایجاد می شود اما آب هور خشک شد و مشکلات کاهش ماهی و مشکلات نگهداری دام همچنان پابرجا مانده است.
لزوم همکاری با عراق برای مدیریت تالاب
مدیرکل دفتر تالاب های سازمان حفاظت محیط زیست کشور هم درباره ارزش گذاری اقتصادی تالاب هورالعظیم به خبرنگار مهر می گوید: این تالاب در سال خدمت وسیع مستقیم و غیرمستقیمی را ارائه می دهد که تنها قسمتی از آن قابل اندازه گیری های مستقیم اقتصادی می باشد و بخش دیگر بطور غیرمستقیم در مسائل اجتماعی و اقتصادی می باشد که با روش ها و استانداردها تبدیل به اعداد، ارقام و هزینه می شود که این میزان برای هورالعظیم ۱۴ هزار دلار هکتار در سال است.
مذاکرات و صحبت هایی با عراق شده است، بازدیدهای دوطرفه صورت گرفته و تفاهم نامه ای بین دو کشور در زمینه های مختلف منعقد شده است مسعود باقرزاده کریمی درباره همکاری با عراق برای مدیریت تالاب می افزاید: مذاکرات و صحبت هایی شده است، بازدیدهای دوطرفه صورت گرفته و تفاهم نامه ای بین دو کشور در زمینه های مختلف منعقد شده است.
وی یادآور می شود: همچون برنامه های مشترک صورت گرفته می توان به سرشماری مشترک پرندگان که در دو طرف انجام گرفته بعنوان کارهای علمی و فعالیت های کارشناسی و برگزاری مراسم روز جهانی تالاب به صورت مشترک اشاره نمود و درباب آب هم نیز مذاکراتی صورت گرفته که بتوانند هور را پابرجا نگهدارند.
مدیرکل دفتر تالاب های سازمان حفاظت از محیط زیست می گوید: خوشبختانه بارش های اخیر بخش زیادی از کل هور را در دو طرف سیراب کرد اما کماکان پیگیری ها برای اجرای تفاهم نامه و کارهای مشترک در این زمینه ادامه دارد.
باقرزاده کریمی می افزاید: در امتداد جلب مشارکت و ارتقای آگاهی بومی ها طرحی در هورالعظیم در حال انجام می باشد، همین طور یک قراردادی هم با دانشگاه خرمشهر منعقدشده برای مطالعات اجتماعی اقتصادی که در این زمینه برنامه جامعی در حال تهیه هستند.
وی بیان می کند: ما به صورت اجرایی هم با مردم محلی مثلاً در ارائه پروانه های صید به بیشتر از ۳۳۰ نفر از صیادان همکاری کردیم البته باید در نظر بگیرید که خواسته ها و نیاز بومی ها در منطقه متفاوت می باشد. مثلاً کشاورزها دوست دارند بیشتر حاشیه های تالاب را شخم بزنند و کشاورزی کنند و برخی دیگر صیاد و علاقه مند هستند تالاب همیشه آب داشته باشد تا بتوانند صیادی کنند که در بعضی مواقع خواسته ها می تواند متضاد باشد.
وی تصریح می کند: این مساله کار با بومی ها را بسیار پیچیده تر می کند و این یکی از ظرایف و خاصیت های کارهای اجتماعی است که باید با دقت صورت گیرد، یک صنف در نظر گرفته نشود و شرایط را یکسان و عادلانه و برمبنای عرف محل باید فراهم نمود.
نماینده اهواز در مجلس شورای اسلامی هم که خود زاده هور است به خبرنگار مهر می گوید: آمارهایی که درباب هورالعظیم می دهند بسیار جالب است. علی ساری می افزاید: در تمام زمان ها اعلام می شود که ۷۰ درصد این تالاب آب است و تابحال درصدی این آمار بالا و یا پایین نشده است.
وی یادآور می شود: امسال از اسفندماه تا ۱۸ فروردین آب زیادی وارد هور العظیم شد اما به علت تقسیم بندی ها و جاده کشی های صورت گرفته تالاب پر نشد.
نماینده مردم اهواز در مجلس ادامه می دهد: این تقسیم بندی به این علت است که نشان دهند که در همه جای هور آب وجود دارد. ساری تصریح می کند: این تقسیم بندی ها سبب آن می شود که در بخش هایی که عمق بیشتری دارد آب کمتری هدایت شود.
نماینده اهواز در مجلس می گوید: طبق آمار و ارقام دولتی ۷۰ درصد هورالعظیم آب است و تنها با کمبود ۳۰ درصدی روبرو می باشیم درصورتی که زمان سیل ورودی آب شش برابر شد اما تالاب پر نشد. این بیان کننده آن است که تمام داده های دولت در گذشته نادرست بوده است.
ساری ادامه می دهد: سؤالی از حق آبه هور العظیم و تالاب شادگان از وزیر نیرو در کمیسیون کشاورزی پرسیده شد که به علت قانع نشدن به صحن علنی مجلس خواهد آمد.
چرا به رغم رهاسازی آب و وقوع سیلاب قسمتی از هور خشک است؟
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در پاسخ به پرسش خبرنگار مهر درباره اینکه چرا به رغم رهاسازی آب و وقوع سیلاب قسمتی از هور خشک است؟ می گوید: هم اکنون از نظر سطح حدود ۹۰ درصد مساحت اسمی بخش ایرانی هورالعظیم آب دارد. این مقدار سطح از نظر حجمی چیزی حدود ۸۰ درصد می شود.
مهدی قمشی می افزاید: این ۱۰ درصد سطح در مخازن ۴ و ۵ هورالعظیم قرار گرفته که هم مرتفع تر از سایر مخازن هستند و هم تأسیسات نفتی فراوانی در آنها قرارگرفته که آبگیری این بخش ها را مشکل کرده است.
وی درباره میزان آب در هور می گوید: هم اکنون مقدار آبگیری هور همان درصدهایی هستند که در سوال فوق بیان شد و چیزی نسبت به زمان سیلاب تغییر نکرده است.
قمشی درباره موانع آبگیری هور می گوید: هم اکنون مقدار تغذیه هورالعظیم بوسیله کرخه بسیار عالی است و بیشتر از نیاز بخش ایرانی هورالعظیم است به صورتی که الآن مقداری از آب کرخه از بخش ایرانی هور وارد بخش عراقی هور نیز می شود.
وی یادآور می شود: بطور متوسط نیاز آبی بخش ایرانی هور ۵۵ مترمکعب در ثانیه است که هم اکنون دبی تخلیه کرخه به هور بیشتر از ۱۰۰ مترمکعب در ثانیه است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز تصریح می کند: اگر در آینده حقابه متوسط سالیانه ۵۵ مترمکعب در ثانیه از رودخانه کرخه برای هور تضمین شود آبگیری هورالعظیم هیچ مشکلی از نظر اکولوژیکی و زیست محیطی نخواهد داشت.
قمشی اضافه می کند: با ورود سیلاب ابتدای امسال حجم انباشته شده در مخازن پنج گانه بخش ایرانی هورالعظیم به ۲.۵ (دو و نیم) میلیارد مترمکعب رسید که الان نیز این حجم باقی است.
وی یادآور می شود: همانطور که ابتدا گفته شد حدود ۹۰ درصد سطح و حدود ۸۰ درصد حجمی مقادیر اسمی هور را در برگرفت.
قمشی تصریح می کند: نخستین نیاز این کار انطباق تأسیسات نفتی واقع در هور با تراز بالاتر است و دومین نیاز هدایت به قدر کفایت آب از مخزن دو (جاده شط علی) به مخازن ۳ و ۴ و ۵ است، باید توجه داشت که همه انشعابات کرخه که به هور واریز می شوند به مخازن ۱ و ۲ است.
هور تشنه است و سیلاب سیرابش نکرد آن همه آب انگار سراب بود، شاید هم سیلاب خواب و رؤیایی بیش نبوده است و هور باید همچنان در حسرت آب باقی بماند اما هرچه هست زندگی هورنشینان و همسایگان هور به او وابسته است.
طرح های نفتی زخم بر پیکر زخمی هور زده اند. زخمی که باید سال ها بگذرد تا ترمیم شود، تصور می شد سیلاب همان مرهم زخم های هور باشد اما در عمل این طور نشد. خدا کند تا دیر نشده فکری به حال هور شود وگرنه خشک شدن هور همان و مهاجرت و بیکاری هورنشینان همان…
منبع: باغ من